برای میهنم ـ شورم ـ عشقم.... سهیک

برای میهن نا خرسندم............................سهیک 

به میهنم ...

 میهنم شعرم سرودم

رمز همه دلواپسی هایم

پیرینه  زیستگاه پیرانه سران

سرزمین دیرپای راستان وفرزانگان

که اینک خسته است

پاخورده سم سواران

نعره های سرمست بیگانگان _غارتگران

آسیا ب های خون

شعله های بلند کتاب سوزان

صدای شیهه اسبان

درفضای سکوت دیواره هابرجامانده است

آثارخون وجنون ویرانی

برهرستون تخت جمشید ماسیده است

ونعره های مهاجمان  بیابانی

که : بگیرید_ ببندید_ بکشید _ بسوزانید!

وچنین شد که  همه درخود خمیدند و خمودند

باج وخراج دادند اما قلبا تسلیم نشدند

ودربهتی ازسرناباوری

 این سکون وسقوط وتوقف وپس رفت را به تماشا نشستند

آتشکده ها......... سردوخاموش شدند

اما کسی راتوان نابودی شعله های سرکش هستی سوز نبود

 پای عشق درمیان ومیانه بود

عشق به تاریخ _ به پیشینه زیستی _ به خاک سربرآورده ازدل قرون

عشق به اهورای نیک آئین وبی خشم وکین

عشق به انسا ن وآزادگی ورهایی

عشق به همنوع _ همنوایی _ دوستی ومدارا

وچنین شد که مهاجمان با اسیروغنائم جنگی

به چادرهای بیابانی خود بازگشتند

گرچه از خود آداب بیابان را برسوخته های

آرمان شهرتمدن باقی نهادند

واینک  مردم سرگشته ودرمانده

درویرانه های شهرسوخته بدنبال

بجای مانده های هویت خویشند

تا باردیگر دیرپایی خود را فریاد کنند

تا باردیگر سرود آزادگی ورهایی را

بربام لاجوردی تاریخ همخوانی  نمایند

میهنم _ سرزمینم _ شور وشعوروهستی ام

من  نیست می شوم ...  اما تو می مانی

می مانی تا بشارت فرداهای سرافرازی را

بگوش خسته دلان  آواز کنی

می مانی تا بربام قله های سربلندی انسان

پرواز کنی .......

برای میهنم _ شعرم _ شورم 

فوریه 2009 _ سهیک

...................................

با تمامی توان ازجنبش تغییر برای برابری و کمپین یک ملیون امضا پشتیبانی کنیم  

هرگونه فشاربرفعالان و تلاشگران جنبش مدنی زنان ایران محکوم و مخالف حقوق بشر وآزادی های فردی اجتماعی  بنا برتعریف های جهان شمول و معاهده های بین المللی می باشد.