آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

بایاد همه دوستی هایی که چون گل شکفت..........سهیک

 

….333

خدمت ناچیز....   (  ویلیام وردزورث)

به تداوم خویش  خدمت ناچیز

خدمتی راستین باشد

ازجانب دوستان اما

به تواضع... نه به منت

به سایه ی گسترده مینای سپید

پناه می دهد از هرم آفتاب

به شبنمی که درنگ می کند.

..................................

دوستان بادرودی گرم وسزاوارسپاسی بیکران از همه شما

 

آخرین ترانه ی باران>>>>>>>>>>>۲ سا له شد!<<<<<<<<<<<< سا لگشت - بزرگداشت ! وسئوال؟؟

 

در هفدهم ژانویه سال 2005 این دفترراگشودم تا ازورای تکمه ها وکلیدهابا زیبا ترین واژه ها با شما سخن بگویم....شما...نسل جوانی که سرشا رازشور واندوه ودلواپسی هستید ودراین شرایط دهشتناک به دنبال گوشی برای شنیدن دردل مانده هایتان می گردید.

 

درباورم چنین بود که می توانم درخت باشم اگرنه پربار ولی باشاخسار تا خستگان درزیرشاخه های این درخت بیاسایند  ودرنهایت آرامش لختی سختی هاراباهم فراموش کرده وگریه وخنده هایشان رابامن قسمت کنند.

 

 

سهیک این همیشه شاگرد کلاس اول آموختن شاید درزمره اندک خامه برکف هایی باشد که تعدادی از بهترین دوستان دنیای مجازی خود را دردنیای حقیقی  دیده است واین چه افتخاربزرگی است..

از اولین ملاقات باجواد تا آخرین ملاقات با نرگس...... جالب اینجاست که من وقتی دردوزمان مختلف با جواد ونرگس قرارشد هم دیگررامی دیدیم هیچ گونه تصویرذهنی ازهم نداشتیم! درملاقات باجوادنشان ما یک روزنامه درجیب! وبانرگس یک شاخه گل  سرخ دردست بود!... وقتی باشتاب خودرا به میدان انقلاب رساندم فکرمی کردم همانجا گل پیدا خواهم کرد ولی گل فروشی درمسیرم بطرف خیابان آزادی تا پارک زرتشت نیافتم  ومن بدون گل سرخ (تنها نشانی) بانرگس روبروشدم! ولی خوش وقتانه چنان ما همدیگررا ازدومتری یکدیگر تشخیص دادیم که گویی سالها باهم همسایه دیواربه دیوار بوده ایم!!!.... درباره این دیدارها و دیداربادگردوستانم درآینده خواهم نوشت.

 

 

ازفاصله دیدن جواد تا نرگس... بنفشه –  اندیشه- سرونا ز- سرمه – شازده خانم – سما – صبا- هانا-- سوفیا- سهیل - سولماز -عادی- وآرش رادیدم

که هرکدام از این دیدارهای دلچسب خودداستانی دارد شگفت انگیز...!

 

دوستان نازنینم ازهمه شما متشکرم که دوسال پا به پا وبامن درلحظات تلخ وشیرین هم جاری شدیم وباهم خندیدیم ...و

سپاسگزارم ازهمه شما مهرورزان....

ا زجدیدترین دوستان نازنینم  نام می برم...... یلدا- نرگسی – بابک- حامد واستاد گرامی شریفیا ن.-سمیه-حمید-علی-

محبوبه-پریسا- سروناز۲- نیاز-مریم 2-عاشق-چکاوک-خواب-ترانه- ساینا- نازنین-فرشته- آرمین گیله مرد

 

به میانه های راه میرسم..شادی. بنفشه- آیدا- المیرا- ملکه سبا- صبا- - سوفیا-هانا- باران- مریم-حاجیه-زهره-

یاسی- یاسمن- سانای-سروناز-رویا- نیلوفر-مهشید- نوشین-رضا-رعنا-امیر-جوادجون-پرند-آزیتا-فرداد- روناک –نگار

ساناز- شمیم-سربدار-سما- شازده خانم—نگا ر- سیمرغ- گیسو-گلدونه-عموهندونه-اشکمهر-کالاندرا-یحیا-عسل-تینا-سپیده-سمیرا-رنگین کمون-سراب عشق-تنها

 

 وباتشکری ویژه ازدوستان نازنین  ابتدای نگارشم>> یوکابد- پرستو--شباهنگ-نیوشا-پری دخت- مریم-رضا-مسیح

قاصدک- واندیشه <  <<*>>>    ازهنوزتاهمیشه بیادتان هستم.... کجاید؟ شباهنگ وپرستو وقاصدک. دفترم هنوزبوی شمارامی دهد

 

ازدوستانی که این نوشته ابتدای سومین سا لگشت این دفتررا می خوانند خواهش می کنم جهت یادگاری به این  سئوال  من جواب دهند..........ممنونم

 

1- آیا نوشته های من توانسته است زمانی حتی به کوتاهی یک لحظه موجبات آرامش وخرسندی خاطربرایتان فراهم آورده واندکی بردانسته های شمابیفزاید؟؟؟.......... جایزه این سئوال فقط تشکراست درهرصورت.. بلی یاکه نه؟

 

۲- دوست دارید سهیک درچه زمینه هابنویسد؟؟ شعر وترانه - خاطره - مسائل اجتماعی- نقد ایدئولوژی- حقوق زنان وکودکان........ درهمه زمینه ها قاطی پاتی؟؟؟؟؟

 

باتشکر وپوزش ازدوستانی که جواب سئوال ها رادادند چون برخی گفتند سئوال هاسخت است آنرابرداشتم تا باعث ناخرسندی دوستانی نگردد که حال نوشتن یادداشتهای بلند راندارند!!........بهرروی ببخشید ازشماممنونم که پاسخ دادید جایزه هایتان را حتما خواهم داد.

 

با تشکرازهمگی شما که دراین دوسال دوست ویاروفاداری برای من بودید وباآرزوی اینکه توانسته باشیم تجربیات ودانستنی های خودراباهم تقسیم کرده واز یکدیگر آموخته باشیم.....سال سوم راابتدا می کنیم.

 

این هم دوهایکوتقدیم به همه ی شمانازنینان.

 

امشب به دیدنت آمدم

سرم رابرشانه ات گذاشتم

وهمه دل تنگی هایم

گریه می کردم.......

بالشم خیس شده است

چه خواب شیرینی بود.

........................

وقتی گفتی تو!

دانستم چقدردوستم داری

چه بیهوده می گشتم

درلابلای کتابها تا

تاباسزاوارترین واژه ها

بگویم... دوستت دارم.

.........................

 

دوستتان دارم.......... بی بهانه وبسیار وبا خود پیما ن بسته ام تا نفسی هست هم چنا ن درخدمت شما دوستان  نازنینم باشم........ارادتمندهمیشگی شما...سهیک (آخرین ترانه ی باران)

 

متن آتی نگاهی گذرا به بیاد مانده های تلخ وشیرین دوسال دفترنویسی من........

اگربرجای من غیری گزیند دوست.... حاکم اوست......... حرامم با د اگرمن جا ن بجای دوست بگزینم

نظرات 52 + ارسال نظر
دنیای سبز 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 01:23 ق.ظ http://donyaesabz.blogspot.com

سهیک جان سلام

خوبی دوست خوبم

تبریک بخاطرسالگرد وبلاگت وبه امیدماندن وگفتنت سالها بیش ازاین

درباره سئوال اول آموختم بسیار وبلی

سئوال دوم......... حس ششم حتما ویانگاه مشتاق

سئوال سوم..... نمی توانم حدث بزنم ولی خودم نیستم !
خاطرم جمع است
هایکوها زیبابودند مخصوصا اولی.......ممنون

موفق باشی دوست خوبم

متشکرم دوست گرامی..

پاسخ سئوال اول شما.......... خرسندم

پاسخ دوم........ دقیق نیست

پاسخ سوم............. ؟؟؟ سخته نه؟

بازهم ممنونم ارلطف شما......... دوستت دارم

ری را 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 01:55 ق.ظ http://www.rirayeheshgh.blogsky.com


سلام

دوست عزیز وبلاگ نویسم خسته نباشید...واقعا وبلاگ زیبا و نوشته های جالبی دارید از این رو خوشحال میشم به کلبه ی محقر و کوچک منم یه سری بزنید و من رو هم با حضورتون خوشحال و مستفید کنید.

بای

ری را جان بادرود وتشکرازشما.......

کاشکی نوشته مراکامل می خواندی و جواب سئوال هایم را می دادی

چون اولا جشن تولد دوسالگی من است و دوما می خواستم ازشما یک یادگاری

ازسرشوروشوق داشته باشم ....... که خوب لابددلت نخواست

بهرروی از شما خیلی ممنونم که دراین سالگشت شرکت فعال! کردی

تندرست و خنده وخنده برلب باشی همیشه

ازسهیک به دوستان 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 03:22 ق.ظ

دوستان نازنینم بادرود..........

لطف کنید متن را کامل بخوانید ودرمسابقه هم شرکت کنید

یک یا یادداشت کامل وزیبا ازهمه شما یادگار می خواهم

پس یادتان نرود اگر حالتان کاملا خوبست برایم یادداشت بگذارید

این متن زیاد دردید نیست پس بشتابید ودرمسابقه هم شرکت دمنید به دوستان دیگرهم خبر دهید

متشکرم............ دوستتان دارم خیلی خیلی..شماچطور؟

ترانه 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:52 ق.ظ http://www.taraneh-garibe.blogfa.com

سهیک:
سلام تولدت مبارک
من مدت زیادی نیست که با دنیای دوساله و چند روزه ریبای تو آشنا شده ام
از تک سایتهای پر محتوا است که دیده ام
سهیک عزیزم :
متاسفانه من برای مدت دوسال (حدودا) دور از وطن خواهم بود
اما این افتخار نسیبم شد که آشنا شدم
سهیک عزیزم : اجازه می خوام به سوالات جواب ندم چوناطلاعاتم کم است و نمی خواهم بیخودی بنویسم و وقت عزیزت را بگیرم

بنفشه 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 12:55 ب.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

تولد دل انگیز باران
نهالی زیبا
بر زمین دل گندم میروید
باران... نم نم می بارد و........
.......نهال بارور وبارورترمیشود
شکوفه میدهد
شکوفه اش به بار می نشیند
با ترنمی از عشق و دلدداگی
...............و درخت زیبا
ایستاده بر شانه های گندم
ریشه ها یش را میدواند......
و این پیوند عمیق
میرایی رااز یاد می برد.

بنفشه 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 01:07 ب.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

دو سالگی وبلاگتان را تبریک میگویم.
شما بهترین و مهربان دوست مجازی و واقعی من هستین.بخشی از دنیای من شدین و دنیایی که پر شده است از صداقت ...درستی ...وفاداری ...گاهی بعضی لحظات در کلام نمی اید.اما هر چه هست قشنگ و ماندگار و همیشگی است.
شما پدر مهربان...
مادری شنوا...
دوستی ژرف..
استادی دانا...
برادری بدون پای بست سنت ها...
خواهری دوست داشتنی...
خودتان میدانید چه میگویم.
و اما بخش مسابقه..
گمان کنم نرگس عزیز فرزندی دارد که نشان بارز حضور او در محل ملاقات باشد.
دوستی که ابتدا دوست بود و بعد کمی مشاجره...مسیح
.
و دوستی که ابتدا مشاجره و بعد دوستی...استاد شریفیان.
پاسخ سوال اول را هم در کالمت دیدید...مهربان استادم.از شما بسیار یاد گرفتم...فرهنگم را تغییر دادین...جایزه این بخش من میدانید چه باید باشد؟شما هم کمی فرهنگت را به پاس این همه دوستی عمیق تغییر بدهید.

سهیک..........
بنفشه جان بادرودی گرم وتشکرازشما که یادداشتی کامل نوشتی

ازاینکه منو خواهر ی دوست داشتنی ومادری مهربان می دانی!! ممنونم..........

پاسخ دومت ... شما نه این گمانه زنی کامل نیست ولی درلیست قرارگرفته ای سعی من حتما خواهی توانست آنرا کامل ترکنی.....

پاسخ به سئوال سوم متاسفانه درست نیست

درمورد فرهنگ گفتاری و نوشتاری من عادت شده بنابراین تغییرش مشکل است ولی سعی می کنم ازهردو زبان باهم استفاده کنم........... چشم

ارلطف فراوانت درباره خودم بسیارخرسندم واین که توانسته ام طی این مدت دوستی ازهم
یاد بگیریم برایم بیار باارزش است

ازیادداشت مهرآمیزت هم نهایت امتنان رادارم

برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین دوست... تندرست وشادکام وخنده برلب باشی همیشه

شما سرشارازشورواحساس وواژه هستی و من شاهد شکوفایی روزافزون شما

بنفشه 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 01:14 ب.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

البته بخش تغییر فرهنگ استاد مزاحی بود که با شما کردم.فرهنگ شما صادراتی است و تغییر ناپذیر.

باران 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 01:18 ب.ظ http://yekshabebarani.persianblog.com

من به داشتن کسی مثل تو در زمره دوستانم افتخار میکنم

سهیک..........

ممنونم باران گرامی.......... منهم همین گونه نسبت به شمااحساس دارم

ولی نازنین کاشکی متن راکامل می خواندی ودرمسابقه شرکت می کردی

خوب سالگرده وباید نوشته های یادگاری کامل باشه

بهرروی از تو خیلی ممنونم............ دوست ودوستدارتو........... سهیک

گلی 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 02:01 ب.ظ

سهیک نازنینم درود....

منهم به سهم خودم این سالگردرا یه شماتبریگ میگم

من هم ازشما خیلی یادگرفتم هم دردنیای مجازی و هم دنیای حقیقی.....

درباره پاسخ به سئوالها...سئوال اول خیلی زیاد

وسئوال دوم وسوم معذورم چون جواب هارا خودت بهم گفته ای وجایزه بمن نمی رسه!!

امیدوارم سالها درکنار من ودوستان خوبت بمانی وسرودعشق ودوستی بخوانی....

موفق تر ازهمیشه باشی مهربان همراهم
دوستت دارم بسیار

سهیک.......

گلی جان با درودی گرم و سپاسی بیکران از شما........

ومن چه خرسندم.........ما همه ازهم میاموزیم

درواقع شما یکی از مشوق های من دراین راه بودی ومن اگرموفقیتی کسب کرده باشم

مدیون شما ودیگرنازنینان هستم

درسته شما درمسابقه نمی توانی شرکت کنی چون پاسخ را می دانی

برای تو نازنین نیزبهترین آرزوها رادارم دوست ازدیروزتافردا وتاهمیشه من

دوستت دارم بی بهانه وبسیار...........ارادتمند ودوستدارهمیشگی تو سهیک

سروناز 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 03:01 ب.ظ http://ma-degar-andishan.blogsky.com/

سلام.
اول تبریک من را جهت ۲ سالگی این دفترچه ی دل بپزیرید.
و دوم آن که من یکی از کسانی هستم که از هم نشینی با شما چیز های زیادی آموخت......دوست داشتن/زندگی کردن/
دوستی ها .........همه و همه ی اینهایی که ممکن بود من بدون داشتن دوست گرانبهایی چون شما و خارج از این دنیای مجازی هرگز نمی یافتم که آنوقت جای تاسفی بود که هیچ گاه متوجه آن نمی شدم.شما برای امثال من چشم سومی هستید که آنچه را که در اطراف من می گذرد و من به حکم ن آگاهی از آن بی خبرم هستم را آن گونه که باید نشان می دهی.
سهیک عزیز......
زیباترین و گرانبهاترین چیزی که می توان در این دنیا داشت دوستی است با تجربه و با بینشی امروزی همانند شما.
باز نیز تولد این گنجینه را تبریک می گویم و آرزوی برقراری و تداوم آن را تا هزاران سال دارم.
سوال اول:همانطور که در بالا گفتم چیزهای زیادی آموختم که کمک بسیار بزرگی در شناخت زندگی ام بود.
سوال دوم:فکر می کنم که با خواندن مطالب بتوان تا حدودی نویسندگان آن را شناسایی کرد.
و دیگر هیچ.

سهیک...........
سروناز نازنین بادرودی گرم خدمت شما.....

ومن بسیارخرسندم که افتخار آشنایی ودوستی باشمارایافتم.........

شما سمبل نسل جوانان هشیار وتوانمند ایران امروزهستی// نسلی که ناخواسته درشرایط وجودی یک رژیم واپسگرا وآدم خوار وآدمکش چشم به جهان گشوده...

البته آموختنی های اندک من درکنار توانایی های فکری مربی آگاه ودانای شما شاید کامل کننده بوده ولیکن فراموش نکن اولا من دوست وهمراه وهمدل دومین شمابوده ام ودوما ضریب هوش وتوانایی های فکری شما درحدبالایی بوده است....

من ازلطف بیشمارشما نسبت به خودم ممنونم وخرسندم که نسل های گذشته اگر کوشش وجدیت به خرج دهند می توانند بازیافته ها وتجربیاتشان را درسبدی ازمهرودوستی به نسل های جوان پرشورهدیه کنند ولذا این تنها هنرمن نیست ... ذکاوت وافر شما نیزهست........ من بابسیاری همانند شما خنده ودوستی وآگاهی وتجربه ام را قسمت کرده ام ولی افرادی که ازاین تیزهوشی بالا برخوردارباشند زیاد نیستند.....

بهرروی ممنونم ازاینکه بیاد من هستی...... من نیزهمیشه بیادساعات خوش درکنارشما وخانواده مهرورزتان بوده وهستم........

برای تونازنین مشتاق علم ودانستن بهترین آرزوهارادارم
همیشه تندرست و شادکام وموفق وبهروزباشی

ارادتمند ودوستدار همیشگی شما..................... سهیک

آرمین گیله مرد 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 04:11 ب.ظ http://gilehmard.blogspot.com

سلام .. متاسفم بخاطر بدو بیراه اما کاری نمیشود مگر پوست کلفت بودن و نقطه ظعف نشان ندادن ....

سهیک
آرمین جان بادرودی گرم خدنت شماخوش گذشت؟

حتمابا دستانی پربرگشتی عکاس خوش ذوق

خوب مهم نیست فقط خواستم شما هم درجریان باشی

برای یک تلاشگر این ها این اتفاقات امری طیبعی است

ومنهم به وقت ومکان مناسب پاسخ خواهم داد.

متاسفانه آنجا جای این حرفها نبود ولی حتما قبول کن که من فقط یک انتقاد کردم..همین

تندرست و شادکام وموفق باشی گیله مرد مهربان

پریدخت 20 - دی‌ماه - 1385 ساعت 08:41 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام بر همیشگی ترین ترانه ی باران

* سالروز به بار نشستن شکوفه های عشق و اندیشه رو به سهیک گرانقدر تبریک می گم *

فعلا شبه هایکوی فی البداهه رو پذیرا باشین:

بی دریغ می بارد
تکرار ترنم دلنشین باران
تو ٬ هستی هنوز

باز خواهم گشت
...
همیشه تندرست و شادکام باشی .

سهیک....
بادرودی گرم پری دخت نازنین دوست قدیم.....

ازمهرورزی شما سپاسگزارم............هایکوی شماهم بهترین هدیه بمن بود ممنونم

چه خوب که شما ونیوشا ازدوستان قدیم من هنوزباقی مانده اید ومن خرسندم

برای شماخانم هنرمند بهترین آرزوهارادارم

تندرست وموفق وبهروزباشی نازنین..........هم چنان ارادتمند شما>>>سهیک

ابییییییب 21 - دی‌ماه - 1385 ساعت 10:58 ق.ظ http://azadyasha.blogspot.com

سلام سهیک جان
تولد آخرین ترانه رو هم بهت تبریک میگم
امیدوارم سال بعد 3سالگی شم تبریک بگم.
دوست داشتی یه سری به اینجا بزن:
http://www.osyan.net/2007/01/post_900.php
البته مال من نیست.فقط خواستم اطلاع داشته باشی

سهیک
دوست گرامی بادرود وتشکر از شما.....

امیدوارم همه ما با دوستی وعشق درکنارهم بمانیم وازیک دیگر بیاموزیم

از فاصله زایش تا مرگ را تامی توانیم......... زندگی کنیم

خدمت شمارسیدم و لی نظرخواهی ات رانیافتم

مجددا خدمت می رسم......... تندرست و شادکام باشی نازنین

صبا 21 - دی‌ماه - 1385 ساعت 12:32 ب.ظ

چه میلاد بزرگی.....

صبا نازنین بادرودی گرم خدمت شما....

دوست دارم همیشه صدای پای تو نازنین دراین کوچه ی باران زده بگوشم برسد

دیدار به این کوتاهی وتوام باسکوت.........؟؟؟

تورامن چشم درراهم.....

ارادتمند و دوستدارهمیشگی شما.......... سهیک

آرمین گیله مرد 21 - دی‌ماه - 1385 ساعت 02:05 ب.ظ http://gilehmard.blogspot.com

سلام و خیلی ممنون ، هرکسی حق دارد از حزب و سازمان و فرقه ای بدش آید و هرکی هم حق دارد خوشش آید. و وقتی حرف میزنیم باید جواب هم بشنویم. هرچند طرز گفتارها خوشمان نیاید و هرچند با محتوی سخنان مخالف باشیم اما برای آزادی بیان باید تحمل کنیم. اگر قاضی شویم و دیگران به خفقان بطلبیم، حال هرقدر هم خیال کنیم که حق داریم، نتیجه اش سوءاسفتاده فرصت طلبان و دیکتاتوری خواهد بود. بنظر من طرز اعتراض تو و انتخاب لغاتت درست نبود و همینطور هم انتخابات و طرز سخن مخاطبینت. اما همانطور که تو خود را مجاز میدانی و میدانی که حق داری، آنان هم همین خیال را میکنند. پس تنها چاره تحمل و بردباری هست وگرنه که سکوت و قهر به نفع حکام خواهد بود. بازم تکرار میکنم که عضو وطرفدار حزبی بودن مانعی نیست حال هرقدر هم با این حزب مخالف باشیم. من پرخاشی دوست ندارم، تنها کاری که میتوانم بکنم این هست که خودم پرخاشی نکنم اما این اجازه را بخودم نمیدهم که دیگران را بزور از پرخاشی منع کنم که میدانیم این راه به کجا میرود!!

سهیک
آرمین جان بارودی گرم.......... خوبی

دوست گرامی اینجا جشن تولده ناسلامتی.. ها

این گفته ها باشد برای بعد تا باهم کامل گفتگو کنیم......

تندرست وموفق باشی........ بدرود

یلدا 21 - دی‌ماه - 1385 ساعت 05:56 ب.ظ http://www.man-yaldam.blogfa.com

اول اینکه اون کتابه همچین ذهنمو مشغول کرده که به چیز دیگه ای نمیتونم فکر کنم
اما ناچارا تمرکز میکنم بر ای عرض تبریک و تشکر و آرزوهای بعدی
سهیک عزیزم
تبریکات صمیمانه ی منو بپذیر میدونم تولد یک وبلاگ چقدر جالب و زیباست
وقتی بعد از یک سال یا مثل تو دوسال برمیگردی وآنچه که دریکسال گذشته برات اتفاق افتاده و میخونی و با یادآوری هر خاطره چقدرتغییر روحیه میدی حالا اگه شاد باشه خوشحال و اگه غمگین باشه ناراحت و اگه مثل من از گذر زمان بترسی شاد و غمگینش فرقی نمیکنه و در هر صورت از اینکه گذشته دپرس میشی
میدونی ؟
من برای خودم بیشتر خوشحالم تا وبلاگت و خودت
اهل تعارف هم نیستم خودت میدونی
اما واقعا خوشحالم که خیلی از عمر وبلاگت را از تو جدا نبودم
البته هر ارسالی برای خودش یک عمره اما خوشحالم که دیرتر از این سراغت نیومدم
میدونی آخرین ترانه ی باران ؟
دوست داشتم جای نرگس بودم یا جواد و یا بنفشه .. سرونا ز.. سرمه .. شازده خانم .. سما .. صبا.. هانا..عادی..آرش و با تو قرار ملاقاتی هر چند کوتاه داشتم
اصولا من از روابط مجازی خیلی خوشم نمیاد و دلم میخواد اونو تو دیدار یا حداقل شنیدن صدای طرف مقابلم حسش کنم والبته یادت نره که به من قول دادی در اولین فرصت با منهم قراری بذاری
سهیک عزیزم درخت پر شاخ و پر ثمری است که بهترین سایه ها را برای هرکسی خلق میکند و در مقابل هر تابشی و هر رهگذر خسته ای سایه ای خاص خودش دارد
از اینکه منو در زمره دوستان خودت قرار دادی و این افتخار را سخاوتمندانه نسیب من کردی ممنون و سپاسگذارم
پاسخ سوال اول اینکه :از زمانی که من با این وبلاگ آشنا شدم بیشتر متن های تا حدی سنگین بوده و با اینکه میدونی چندان از این متنها خوشم نمیاد اما عجیب منو جذب میکرد
قالب جدیدت بسیار دلباز و زیباست من اینجور رنگها را میپسندم و البته رنگ قبلی وبلاگت هم چون مورد پسند توست زیبابود !
پاسخ سوال دومت اینکه: احتمالا با توجه به سن طرف مقابل ، تصویر ساخته و پرداخته نشده ای که در ذهن داشتی و مسلما لحظه ای درنگ و تردید در حتی چهره از جانب هر کدامتان به این اطمینان دامن زده که طرف مقابل فرد ملاقاتی شماست مسلما فاصله دومتری خیلی نزدیکتر از فاصله های دنیای مجازیه و دیگه اینکه شاید قرار شما شاخه گل در دست هر دوتان وبده و نرگس به همراه داشته ! البته این یک احتمال خیلی ضعیفه
در مورد سوم هم ، با اینکه وقت ندارم اما ارزش داشت برم و آرشیو نظراتت را بخونم و گذشته از مسابقه حس کنجکاویم لااقل برای خودم فروکش بکنه اما نخواستم دخالتی داشته باشم و با قضاوتی شاید نادرست تشخیص اشتباه بدم
در مورد سوال اول که در هر صورت تشکر را برنده شدم اما در مورد سوال دوم میدونم برنده نیستم چون دقیق ترین پاسخ از طرف خود نرگسه و در مورد سوم هم که قضیه کاملا مشخصه
با همه اشتیاقم به جایزه و کتاب برنده نشدم... تاسف باره
اما تشکر تو به دنیا می ارزه
سهیک مهربونم دوستت دارم
بازهم دوساله شدن وبلاگت را تبریک میگم
امیدوارم
3 سالگیش را هم در زمره ی دوستانت باشم

سهیک.....یلدا جان بادرودی گرم......

وتشکرفراوان ازاین هدیه ای که بمن دادی......

هدیه های تواد همه باارزش هستند.. مخصوصا این هدایا که آغشته به احساسند.

درمورد ملاقات حتما شمایکی از کسانی هستی که درآرزوی دیدارش هستم وامیدوارم این

بتوانیم یک جمع خیلی کاملی تشکیل دهیم وبیادمانده های این دوره هارا درکنارهم مرورکنیم.......
درمورد مسلبقه ......... پاسخ اول خیلی ممنونم وشمالطف فراوان داری نسبت به من

ودرمورد پاسخ به سئوال دوم وسوم بایستی عرض کنم شما کتاب رابرده ای چون هنوزمن به شما هدیه نداده ام........... ولی بیشترهدف من از طرح این دوسئوال واکنش افراد است که می خواستم ازجهت روانشناسی آنهارادسته بندی وتجزیه وتحلیل کنم

بهرروی ازشما دوست نازنینم بسیار متشکرم......

وامیدوارم تا این درخت خشک نشده ! گاهگاهیر بیایی و خسته گی ات رادرکنی

دوست ودوستدار و ارادتمند یلدا+ بقیه= سهیک آخرین ترانه ی باران

شازده خانوم 22 - دی‌ماه - 1385 ساعت 12:25 ق.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

به به تولد دعوت شدیم....مبارکه مبارکه.لطف کردید نام کوچک ما رو هم در نظر اوردید.
خوبه که شما تونستید تاریخ ثبت وبلاگتون رو حفظ کنید مال من که در جریان پاکسازی بلاگ اسکای از بین رفت و نمیدونم چند سالمه .اما خوب هرچه باشه کوچکتر از شماییم.
درمورد مسابقتون هم باید بگم دیگه از ما گذشته توی مسابقه شرکت کنیم.نوبت جوونهاست.
اما خوب میدونید کمتر وبلاگی خواننده های زیادی رو به خودش جلب میکنه که این از نشونه های موفقیته.
دیگه اینکه از هایکو نوشتی
باید بگم من شیفته و دیوونه هایکو شدم.شاید ه خاطر اینکه توی دو یا سه سطر یک کتاب شعر جا شده

به گلی خانوم هم سلام برسوند

سهیک
شازده خانم گل بادرودی گرم خدمت شما.......

نام شما بزررگ است.............. اختیاردارید.. شازده! فکرکردی کم کسیه؟
خوب نازنین نوشته های هشت ماه من هم ازبین رفت ولی مهم نیست

یادمه که پس از همین ویران سازی بلوگ اسکای بود که باهم آشناشدیم.. یادته؟

خوب ممنونم من که خواننده زیاد ندارم ولی عوضش خواننده خوب ودانا وآگاه دارم
من فکرمی کنم کیفیت اهمیت دارد نه کمیت وبقول سرایشگر..
زیادی لشگرنیاید بکار..........

ازمهرورزی تو ممنونم منهم تازه گی ها هایکو را تمرین می کنم

تندرست و موفق و شادکام وخنده برلب باشی دوست نسبتا دوست باوفا

عمو هندونه 22 - دی‌ماه - 1385 ساعت 12:44 ب.ظ http://hendoone.blogsky.com

به سهیک جان ... تبریک ....
با این که من الان مثلا نیستم فعلا فصل ما نیست ولی تولد وبلاگ سهیک ما باشه و عمو هندونه نیاد ... نه نمیشه ...
امیدوارم هزار سال بنویسی و هر سال بهتر از پارسالش که سال هزارم ۱۰۰ تا شاعر و نویسنده رو میذاری تو جیبت عزیز
سوالهات هم که ورداتشی من ندیدمشون این سوال اولت هم که شده شبیه سوال های گزارش گر های تلویزیون آبکی خودمون !!!!‌:)) تو خودت همین جوری بر ما افزایش فضلی عزیز ... لازم به پرسیدن نبود ... همین که مینویسی ما در توی فکر های مهم و بزرگت شریک میکنی خودش کلی منت است بر ما ...
توی این سر سیاه زمستون خدا به شما خوشی بدهد و به ما هم بک ذره حال و حوصله که دوباره هندونه را راه بیندازیم ...
قربون شما
زت زیاد

سهیک..........

عموجان بادرودی گرم خدمت شمادوست هنرمندم

خیلی به من لطف داری......... ازسئوال هم منظورم یک نوع نظرسنجی بود که می خواستم بدونم طی این دوسال تاحدکمی هم که شده مفیدبوده ام یاکه نه؟

خوب ولی تصمیم گرفتم سئوال بگذارم چون این برایم که که بدانم درمجموع دوستانم
راجع به نوشته های من تا چه حد واز چه نوع راضی ترهستند

بهرصورت ازتو دوست نازنین بسیار متشکرم.......
تندرست وموفق و بهروزباشی مهربان........ ارادتمند همه دوستان هنرمندم هم هستم
ماچ- ماچ - ماچ>>>> البته باراعایت همه ارزشها!!!

پریدخت 22 - دی‌ماه - 1385 ساعت 08:31 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام سهیک عزیز

باز هم تبریک می گم این سالگشت رو
خاطرات و تجربیات گذر از سالهای جوانی همیشه شیرین و دوست داشتنی بوده مخصوصا که با کلامی دلنشین و خامه یی چنین توانمند بیان شده
پس بدان که سایه گستر یوده ای و بسیار آموختیم و بسیار آسودیم و لذت بردیم ( جواب سوال اول )
و اما پاسخ سوال دوم :
خودتون بهتر می دونین که به شعر خیلی علاقه مندم ولی در کل قلم و شیه ی بیان شما به گونه ایست که در هر زمینه ای که بنویسید برای خوانندگان قابل استفاده و دلنشین است مخصوصا اگر خاطره باشد .

ایستاده در میانه ی طوفان
به دوردست ها می نگرد
درخت افرا

همواره تندرست و شادکام باشی.

سهیک
پری دخت نازنین خانم هنرمند بادرودی گرم دتشکری دگربار....

خرسندم از اینکه نوشته های من مورد پسند شما قرارگرفته و تلاش می کنم تا زنده هستم همین گونه سایه ساراندکی بمانم....

به یاد مانده های این دوسال هم زیادند دلچسب و دلگرم کننده وخوب گاهی هم ناشاد

من یک به یادمانده تلخ هم ازاین دوران دارم که می خواهم درباره اش باشما سخن بگویم

چشم جهد می کنم به یاد مانده های نزدیک به شش دهه زندگی ام راهم درمتن ها بنویسم

تندرست و موفق و شادکام باشی نازنین دوست وفادار دیرینه من

ج.ش. 22 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:25 ب.ظ http://mehrbaan.blogfa.com

سلام و تبریک و پوزش از تاخیر
خوشحالم که این نهال دوساله گل های زیبای دوستی را به بار آورده است
...
نمی دانم چه نوشته ای تقدیم کنم برای این پست زیبا و بیاد ماندنی
غیر منتظره بود اگر از قبل می دانستم حتما نوشته ای مخصوص این سالگرد می نوشتم
ولی....
نثری شعرگونه دارم یا به عبارتی دیگر شعری نثر گونه که در اولین پستهای بلاگ گذاشته ام
.. تقدیمتان می شود
...
....
رنگین کمان
----
امروز مثل هر روز در خیابان خلوت هر روزه راه می رفتم که ناگهان روبرویم دروازه ای به گلستانی باز شد با گلها و پرنده های الوان با تنوع رنگهایی رنگین تر از رنگین کمان

لحظه ای نه که ساعت های بسیاری به گل ها خیره شدم، گل شدم . از دریچه چشم گل دنیا را دیدم که همه جا گل بود و گلاب و گلباران، رقصان بر آبگیر چشم و چشمه تشنه....

زنگ ساعت مچیم گفت که برگرد که وقت برخاستن است و با من بود که به سکر خواب صبحگاهی می ماندم...

آخرین گل را درودی گفتم تا براه افتم و مثل هر روز بر مسیر همیشگی بیفتم که غنچه نو شکفته ای چشمک زد، تا یک لحظه بمانم و نگاهش کنم و هنوز راه نیفتاده بودم که گلی دیگر صدایم کرد و غنچه ای و گلی و غنچه ای دیگر...

بر گ یکی از غنچه ها برنگ نقره بود و آینه مانند تا در آینه خیره شوم و او را ببینم که مثل هر روز در خیبان خلوت هر روزه راه می رفت که ناگهان روبرویش دروازه ای به گلستانی باز شد با گلها و پرنده هائی الوان، با تنوع رنگهائی رنگین تر از رنگین کمان...

لحظه ای نه که ساعت های بسیاری به گل ها خیره شدم، گل شدم . از دریچه چشم گل دنیا را دیدم که همه جا گل بود و گلاب و گلباران، رقصان بر .......

جواد شریفیان - دیماه 1370


سهیک
استاد باتشکرفراوان ازشما........

هدیه گرفتن از یک وامدارعشق وعاطفه وحس بسیار دلچسب است... ممنونم

بنده ازشما آموختم که::: خشونت دنیایادم داد دوست بدارم

امیدوارم همیشه درنهایت سلامتی وشوروعشق راهنمای خسته دلان باشید

دوستدار وارادتمند شما............ سهیک

ری را 23 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.rirayeheshgh.blogsky.com


سلام

دوست عزیز وبلاگ نویسم خسته نباشید...واقعا وبلاگ زیبا و نوشته های جالبی دارید از این رو خوشحال میشم به کلبه ی محقر و کوچک منم یه سری بزنید و من رو هم با حضورتون خوشحال و مستفید کنید.

بای

ری را جان بادرودی گرم.........

خرسندم که باشما دوست پراحساس آشناشدم

باتشکرازشما برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین

ارادتمند شما.................. سهیک

مهدی ( دفتر عشق ) 23 - دی‌ماه - 1385 ساعت 11:04 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

گمشده ام ، در یک قفس سرخ ،در یک باغ پر از گلهای سرخ محبت و عشق...
گمشده ام ، در قلب یک عاشق ، در قلب یک مجنون ....
گمشده ام ، در یک آغوش گرم ، در دشت پر از آرزو و امید ...
گمشده ام ، در کنار دریا ، لحظه غروب خورشید ، درون دستهای گرم یک معشوق....
گمشده ام ، در کوهستان و صحرا ، در آسمان و این دنیا!
من یک گمشده پر آوازه ام ، یک گمشده در دنیای قلبها!

آقامهدی بادرودی گرم..........

خوبی نازنین؟

دفترت راخواندم بسیارباشوروعشق می نویسی

از آشنایی باشا خرسندم

برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین

آرش 24 - دی‌ماه - 1385 ساعت 10:48 ق.ظ http://lonely-tree.blogspot.com

درود بر استاد گرامی....
سهیک جان ببخشید که کمی دیر شد که جواب شما رو می دم...کامپیوتر من خراب شده و هم اکنون از طریق کافی نت برای شما مینویسم...
طبق اون جمله ی معروف که می گه هرچه از دوست رسد نیکوست....جستار های شما هم هر یک باری از معنی دارد....
باور کنید من هر وقت نوشته های شما رو می خونم ...اندکی تامل میکنم....
نمیخوام زیاد تفره برم و چون می دونم براتون مهمه جواب سوال ها رو میدم....
۱.بنده حقیقتا ازین وبلاگ آخرین ترانه ی باران چیزهای زیادی یاد گرفتم و مسایل زیادی را هم که بعضی موقع ها بخاطر روزمرگی از یاد برده بودم به من گوشزد شد...مسایلی مثل کودکان خیابانی...فقر.....ارزش زن و ....
و از وبلاگ های دیگر شما که خودتان می دانید کدام ها را می گویم...بسیار استفاده کردم... و باور کنید چندی از مطالب آنها را پرینت گرفتم و برای دوستانم بردم...واقعا اطلاعات کامل و چکیده ای دارید.
۲.باور بفرمایید من خیلی دوست دارم شما در همه ی زمینه ها بنویسید به قول خودتان قر و قاتی....

و در آخر صادقانه خدمتتان عرض میکنم.. خرسندم از اینکه دوستی چون شما دارم و مایه ی مباهات بنده است...این یکی از تاثیر گذر ترین دوستی ها در زندگی بنده بوده است..
بیش از این وقتتان را نمیرم...
سرحال و سرزنده باشید...
به امید دیدار مجدد...
پاینده ایران.

آرش 24 - دی‌ماه - 1385 ساعت 11:11 ق.ظ http://lonely-tree.blogspot.com

راستی هایکو ها فوق العاده بود.... این هم یک هایکو هدیه من به شما...
-----------------------------
مبهوت برف

درسرمای زمستان

می لرزد گل سرخ
--------------------------------
این هم عکسش :‌http://i10.tinypic.com/29uvj0y.jpg

سهیک...آرش جالن بادروی گرم وتشکرفراوان ازشما......

قبلا هم اشاره کردم که همگرایان ودوستان صمیمی وماندگارمن جوانان آگاه وفرهیخته ای هستند که ضمن سرشارازحساس بودن ازهوش ودقتی وافربهره مندهستند

وشما یکی ازاین جوانان پرشورهستی که افتخاردیدن شما نصیب من شده است

من بسیارخرسندم که بادوستان هم گرایم چنین پیوند محکم واستواری بسته ام
عهدی که تاهمیشه پایداراست...... ازهدیه زیبایت نیزسپاسگزارم.. زیباست

باتشکرفراوان ازشما برایت بهترین آرزوهارادارم دوست بسیار نازنینم

ارادتمند همیشگی شما.......................... سهیک

ایرج شهبازی 24 - دی‌ماه - 1385 ساعت 02:49 ب.ظ http://www.irshahbazi.blogfa.com

دوستان عزیز و گرامی

نگذارید مراسم عاطفه رجبی در نکا را تکرار کنند.

خانم ها : نازنین فاتحی ، شهلا جاهد ، فاطمه حقیقت پژوه ، کبری رحمان پور ، دلارا دارابی ، اشرف کلهری و ... که در آستانه اعدام به دست حکومت دیکتاتوری اسلامی قرار دارند ، چشم انتظار شما هستند.

لطفا دادخواهی ها را امضا بفرمایید.

بادرودی گرم خدمت شما......

چشم دوست نازنین رفتم و اعتراض هم کردم

تندرست و شادکام باشی نازنین تلاشگر

فقط میتونم بگم گاهی بعضی فرشته ها در لباس ادما میان که بهترین راهنماشون باشن... ممنون از تو فرشته راهنما...و تولد وبلاگتم مبارک...

یاسی جان بادرودی گرم خدمت شما.......

بسیارخرسندم که مرا برخی وقتها تو قامت یک فرشته!!!!

اگرچه من دانشم زیادنیست و به جزفرشته دخترهمسایه خانه بغلی فرشته دیگری نمی شناسم! (بایک شوخی که موافقی دوست مهربانم؟)

بهرروی شما خانم آموزگار مهربانی هستی ومنهم ازشما یاد گرفته ومیگیرم

برای تو نازنین وتک تک افراد خانواده ات بهترین آرزوهارادارم... نگاررادرودبفرست ازجانب من

بدروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو د

مهرگان 24 - دی‌ماه - 1385 ساعت 10:00 ب.ظ http://www.maslub.blog fa.com

در این شب برفی اولین سلامم بخاطر اشنایی با شما
و تبریک برای چند ساله شدن این ارتباط خوب امید که بهتر و بالنده تر از پیش شما راببینیم

سهیک......

مهرگان نازنین بادرودی گرم وتشکرازشما

منهم از آشنایی باشماخرسندم

وازشما بخاطرتبریک ممنونم

تاهرروزی که باشم.......... فریاد می زنم........... چون می نویسم........پس هستم

تندرست و موفق وبهروزباشی

سانای 24 - دی‌ماه - 1385 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.sanay.blogfa.com

با سلام
سهیک مهربانم سلام
امیدوارم خوب باشی و به قول خودت صد سال بنویسی و من حتی اگه اون یکی دنیا هم باشم باز بیام و بهت سر بزنم و از نوشته های زیبات لذت ببرم
به هر حال......... تبریک دوست عزیز
من خوشحالم که منو هم جز دوستان خودت قلمداد کردی ممنونممممممممممم سهیک عزیزم
کاش روزی برسه که ما هم همدیگرو ببنیم
شعرت خیلی قشنگ و عالیه
بابت همه چیز ممنونم
ما هم تو ور دوست داریم............اینو بدوننننننننننن
بهم سر بزن سهیک
میخوام دوستیمون تا ابد بمونه
فعلا

سهیک....

درودی گرم برسانای ( مانند ماه) ماه نشان..

ممنونم نازنین دوست سرایشگربااحساسم........

خوب ازمزایای خوب این دوسال نوشتن و خواندن کشف مروارید هایی چون شما ازدل دریای شعروواژه واحساس است........

گرچه من غواص نیستم ولی شما بی شک مرواریدی......

تلاش می کنم این گلهای زیبای دوستی دردرباغچه دلم تا همیشه نگاه دارم

ممنونم ازشما سانای جان دیدار چند نفراز دوستان ازجمله شما از آرزوهای من است
آرزوکن منهم با این آرزویم برسم

تندرست و موفق و شادکام وبهروزباشی....... ارادتمند همیشگی.......... سهیک

یاسمن 25 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:11 ق.ظ http://www.yasi5.blogfa.com

سلام سهیک عزیز . ۲ سالگی وبلاگ مبارک . امیدوارم ۲۰۰ ساله بشه .
۱- به وبلاگهای مختلفی سر میزنم تا چیزهای زیادی از زندگی یاد بگیرم . وبلاگ شما هم ژربار و از این قاعده مستثنی نیست .
۲- به عقیده ی من بهتره از موضوعات مختلف توی وبلاگ بنویسی .
برای شما آرزوی بهترین ها را دارم .

سهیک.......
بادرودی گرم خدمت یاسمن گرامی....

متشکرم از شما......... ما همه از هم یادمی گیریم

برای شما هم شکوفایی روزافزون آرزو می کنم.....

تندرست وشادکام باشی نازنین.

سانای 25 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:24 ب.ظ

سلامی دوباره به سهیک عزیزم
امیدوارم ان روز خیلی زود برسد
در ضمن اگر با دقت نگاه میکردی من دوستی بنام نیالا داشتم که ایشون در کما هستن ودکتر احتمال بیدار شدنشو ۴٪ اعلام کرده من برای اون نوشتم از شما و تمام دوستان میخوام براش دعا کنید
ممنونم
فعلا
من به دوستی مثل شم افتخار میکنم

سانای جا بادرودی گرم......

منهم چشم براه دیدار دوستان ماهی چون شما هستم ..مانند ماه.....

درباره نیالا خیلی متاسف شدم

آرزو می کنم هرچه زودترسلامتی اش رابه دست آورد..

شما نیزجزو افتخارات گرانسنگ آخرین ترانه ی باران هستی

شکوفایی روز افزون درکنار سلامتی برایت آرزو می کنم نازنین دوست سرایشگرم

ارادتمند همیشگی شما........................ سهیک

فرداد 26 - دی‌ماه - 1385 ساعت 03:09 ق.ظ http://www.ablimu.persianblog.com

نازنین...
درخت عاطفه کاشتی...
با هر واژه فصلی نو آوردی وبا هر نقطه ،خطی تا بیکران اندیشه کشیدی...
نستوه مرد یگانهء دنیای خرمی... سهیک
نامت بلند باد.
چامه ات روشن و درخت بودنت ، پر بار.
سر بلندم که تو را دارم...دوست.
آنچه تا به امروز بودی، نشان افتخار است بر تارک روشنت...
همانگونه باش که هستی... تغییر و نبدیل نمیخواهد.
با درودی گرم

سهیک.
استاد گرامی بادرودی گرم خدمت شما

......... ومن چه خرسندم که دراین دوسال کوشش توانستم با سرایشگرانی بااحساس وآگاه وجستجوگروفریادگری چون شما و چند دوست دیگر آشناشوم

فرداد را ایگونه تعریف می کنم....... سرایشگرعاشقی که سرشاراز واژه های زیبای فریادگراست........

فرداد جان من تا زنده ام می آموزم ازبزرگانی چون شما که حنس شب وشوق وآئینه را خوب می شناسی.........

باتشکراز مهرافشانی بیشمارت دوستی باشما را یک مهلت کم یاب می دانم

با آرزوی تندرستی و شکوفایی روزافزون برای شما......

ارادتمند همیشگی.............. سهیک

سیدعلی گدا 26 - دی‌ماه - 1385 ساعت 10:59 ق.ظ http://seyedaligeda.blogspot.com

درود بر شما

۲ سالگی وبلاگ فرخنده باد !

اُمیدوارم در همه حال پیروز و شادکام باشید ...

آقاسید علی بادرودی گرم خدمت شما...... ممنونم ازتهنیت شما

دفترزیبا و پرباری داری......... هم سلیقه خوب وهم عقیده زلال

یک ایرانی خالص مبارز بی ادعا که از سکوت وبی اعتنائئ بیزاراست

برای شما دوستی که باهم مشترکات فکری بسیاری داریم بهترین آرزوهارادارم

تندرست و موفق وبهروزباشی نازنین.

یلدا 26 - دی‌ماه - 1385 ساعت 11:23 ق.ظ

سلام
حال شما چطوره
گفته بودم بازهم میگم
من شاگرد کنار در کلاس شما هستم و خواهم بود
و افتخار منه که شاگرد شما باشم
دیگه اینکه این شعر را امروز کامل براتون میفرستم تو وبلاگم
منهم مثل شما این ترانه ی قدیمی را خیلی دوست دارم
البته این ترانه مربوط به خیلی گذشته است و خاطره ای را برام تداعی نمیکنه جز مستی مهدی
اما شاید برای شما یاد آور خیلی خاطرات باشه
براتون میفرستمش
دیگه اینکه فدای شما بشم که نمیتونم آهسته و پیوسته بنویسم
شما منو ببخشید
خیلی خوشحالم که شما منو در زمره ی دوستانتون قبول دارید و به من سر میزنید.

یلدا جان بادرودی گرم به فرگاه شما......

شما یک آموزگار مهربان و بی ادعا ولی آگاه وتلاشگرهستی که درزاه آموزش جوانان تلاش می کنی..........

خانم آموزگاری چون شما دانا وباتجربه ومهرورز زیاد نیست

گفتم که خوش به حال اون شاگرد هاشده

تندرست و موفق وبهروز و همیشه شکوفا باشی دوست نازنینم

بدرود.......... ساقی امشب مثل هرشب اختیارم دستته!

حمید 26 - دی‌ماه - 1385 ساعت 08:19 ب.ظ http://iranebimar.blogfa.com

درود بر شما دوست عزیزم
آمدم و دلنوشتهای زیبایتان را خواندم
آمدم تا باز باشم
یزدان پناهت باد

سهیک.........
حمید جان بادرودی سزاوارشما......... خوبی نازنین؟

چه خرسندم از بودن وسرودنت.......

یادت باشد که آزاد زیستن وتلاش کردن...... بسیار مهم است......!

می دانی که دوستت دارم واین بندی ازقانون مبارزه دربقاست..

تندرست و موفق وشادکام باشی نازنین دوست تلاشگرم

محبوبه 26 - دی‌ماه - 1385 ساعت 11:08 ب.ظ http://tapeshesaniyeha.blogfa.com/

سلام دوست خوبم
تولد ۲ سالگیه وبلاگتون رو بهتون تبریک میگم امیدوارم ۱۰۰ سال ه شید و وبلاگتون رو هر روز بهتر از قبل جدید کنید

با اینکه مدت زیادی نیست با هم آشنا شدیم ولی خوشحالم اسمم رو در بین دوستانی که نام برده بودین دیدیم
جواب سوالتونم : به نظر من هر حرفی از دل برا اد حتما به دل میشینه می خواد حالا در مورد هر چی باشه
براتون آرزوی پایداری و شادمانی و موفقیت می کنم

سهیک
محبوبه جان بادرودی گرم خدمت شما.......

منهم خرسندم ازدوستی باشما.......زمان چندان تفاوتی ندارد کافیست

چشمانمان بهم راست بگویند........!

برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین........... قرارمان که یادت هست؟؟؟

دفتر عشق 27 - دی‌ماه - 1385 ساعت 08:52 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام. خوبی؟ دفتر عشق آپدیت شد . منتظر حضور گرم شما هستم. شاد باشی. یا حق/تو که رفتی من مانند ساحلی بودم که در کنار دریای پر از عشق منتظر امواج محبت تو بودم!وقتی تو رفتی ، نام سفر برایم یک کاووس وحشتناک شد و دیگر از هر چه سفر بود نفرت داشتم!تو که رفتی قلمم بر روی کاغذ خیسم تنها از دوری و از رفتن تو مینوشت!تو که رفتی عاشقی برایم پر درد تر و غمگین تر از گذشته شد !
وقتی تو رفتی هر زمان که پرستوها بر فراز آسمان دلم پرواز میکردند به آنها می گفتم سلام عاشقانه مرا به تو برسانند و روزی تو را همراه با خود بیاورند!

سهیک........ بادرودی گرم به آقا مهدی........

خیلی ممنون که خبرم کردی!


ازشعرت هم متشکرم

موفق وبهروزباشی

شازده خانوم 27 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:12 ق.ظ

سلام سهیک جان.خوبی جان برادر؟کجائی شما؟ دیگه سر نمیزنی؟

سهیک

خانم خانما بادرودی گرم........

جان خواهر من هرکجا باشم در دسترس هستم

همیشه می آیم...... وآمدم نکنه یادداشت هایت رانمی خوانی؟؟

آی لاو یو بخدا............

ارادتمند همیشگی ودوستدار شما................. سهیک

فرداد 28 - دی‌ماه - 1385 ساعت 05:44 ق.ظ http://www.ablimu.persianblog.com

دوستان پاکتر از آب روان...
ای سبزهای ماندنی...
سفری در پیش است.
( پیش از آنکه به تمامی بروم...
حرف هاییست که باید یزنم...
کارهاییست که باید بکنم...
جای هاییست که باید بروم)...
کاش میشد همهء شما را هم میبردم !
هیهات !
یکماه بیشتر نیست... برمیگردم و گل اطلسی میکارم در این خاک مجازی...
که به بویش دلتان را ببرم !
عاشق بمانید و پاک...
گرد بی عاطفگی ،
ننشیند به بلور دلتان...

استاد شکوهی بادرودی گرم خدمت شما......

قربان کم سعادتیم...... دلمان برای گفت وشنود باشما بس تنگ شده

سفرخوش ....... برگشتید مارا هم درنوبت دیدار قرار دهید که بسی حرفهای ناگفته داریم

ارادتمند و دوستدار همیشگی شما سرایشگرتوانا وآگاه.............. سهیک

ماچ ماچ ماچ......... البته بارعایت همه ارزشها!!!!!!!!!!!!

آیدا 28 - دی‌ماه - 1385 ساعت 11:57 ق.ظ http://nimeyegomshodeh.blogsky.com

سلام به سهیک نازنین .
مرا بخشید که زودتر از این نیامدم راستش این چند وقت حسابی درگیر امتحانام شدم
تولد دومین سال آخرین ترانه ی باران رو تبریک میگم ...
خوشحالم که یاری وفادار ..معلمی دلسوز ..و پدری مهربان مانند شما را دارم...
که دلنوشت هایش همواره برایم سرشار از آرامش و درسهای زندگست .
پیروز و سربلند باشید

سهیک........

آیدا نازنینم بادرودی سزاوارشما........

خوبی خانم سرشار ازشعروترانه؟

من ارادتمند شماهستم واز شما ودیگردوستان می آموزم عشق و دوستی و مهرافشانی را.......... از شما نیز تشکری ویژه دارم بخاطر محبت های بیدریغت

دوستت دارم.......... فراوان........... ارادتمند همیشگی شما........... سهیک

یلدا 28 - دی‌ماه - 1385 ساعت 01:35 ب.ظ http://www.man-yaldam.blogfa.com

سلام
خوبین؟
والا من نمیدونم کی این شعر را خونده و امیدوار بودم شما بدونید
به هر حال شعر قشنگیه
و ترانه اش خیلی قشنگتر

در مورد صدام هم نمیدونم چی باعث شده این فکر را بکنید!
به هر حال از یار با وفای خودم منونم که منو با کامنتهای پر مهرش تنها نمیذاره

سهیک

بادرودی گرم خدمت خانم آموزگار مهربان.......... خوبی نازنین؟

یلدا و یکدنیا خاطره خواندنی.......

یادته گفتم کجا هستی ودرست از آب درآمد؟

حالا هم یک حسی بمن گفته صدای گرمی داری........

امیدوارم روزی این صدای خوش ایوان گوش من بپیچد و مست شوم

هرزوزت بهترازدیروز باد.

دوستدار بی بهانه شما............... سهیک

پرند 28 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:46 ب.ظ

سهیک عزیزسلام
تبریک من به همراه یک گلسرخ برای شما

همیشه نوشته های متفاوت شمابرایم خواندنی بوده وهستند.

امیدوارم سالها هم چنان عاشقانه بنویسید

شماهرچه بنویسی برای من یادگرفتنی است

خوش وخرم باشی دوست مهربانم

سهیک.........

پرند نازنینم درود برشما................ کجایی؟ خانم هنرمند نقاش خطاط

خیلی وقته نیستی........... امیدوارم سرت همچنان گرم نمایشگاه و غیرو باشه

خوش نویسی ات را بردیوار دل کوبیده ام

تندرستی و موفقیت روز افزون برایت آرزو می کنم

دوستدار همیشگی شما.......................... سهیک

اشکمهرکوچولو 29 - دی‌ماه - 1385 ساعت 11:09 ق.ظ http://www.ashkmehr.blogsky.com

سلام٬ امیدوارم خوب باشین ٬ ببخشید که دیر اومدم . دو ساله شدنتون رو تبریک می گم . شما هر چی بنویسین جالب و خواندنی ست . ممنون که من رو فراموش نکردین و هنوز پیشم میاین .هر جا هستین از ته قلب آرزوی سلامتی و شادابی دارو براتون ...
در پناه آسمان ... bye bye honey

سهیک
اشکمهرجان بادرودی گرم خدمت شما........

خوبی دوست نازنینم؟

من همیشه بیادت هستم..... تو جوان باسلیقه و خوش ذوق وبااستعدادی هستی

برایت بهترین آرزوهارادارم......... یار قدیمی

ارادتمند همیشگی...................... سهیک

سروناز 29 - دی‌ماه - 1385 ساعت 05:34 ب.ظ http://www.sarv-e-naz.blogsky.com

خوبی سهیک جان
تبریک می گم به خاطر اینکه وبلاگت دو ساله شد ولی انگاری ده ساله که می شناسمت
تو همونجوری که می نویسی عالیه مطمئن باش که ما تو رو همینجوری که هستی دوس داریم
شاد باشی

سهیک............

سروناز نازنین بادرودی گرم خدمت شما

چه خوب که منو اینجوری میشناسی............ خرسندم

بقول شاعر.......... انگاربامن ازهمه کس آشناتری// ازهرصدای خوب برایم صداتری

باتشکرفراوان از مهرورزی شما.........

ارادتمند ودوستدار شما....................... سهیک

المیرا 29 - دی‌ماه - 1385 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.elmira-iran.blogfa.com

سلام به شما دوست گرامی
شعر زیر از اشعار استاد عبدالمجید زنگوئی تقدیم به شما برای دو ساله شدن نوشته هاتون .

مرکب شیرین عنان را ره به منزلها زدیم
شوق دیدار جمال دوست بر دلها زدیم
ما شتابان تا حریم دوست یکسر تاختیم
چون شهابی شعله گون بر قلب مشکلها زدیم
ما نمی جنبیم از غوغا و از فریادها
نقشی از ایمان و از شوکت به محفلها زدیم
زورق بشکسته گر در چنگ توفان شد اسیر
با شراع عشق راهی سوی ساحلها زدیم
گر رقیب بی هنر پیمانه را بر سنگ کوفت
ساقی رند شکر خو را (وناولها) زدیم
همتی ره توشه گشت و نور عشقی راهبر
تا چنین طرحی عجب بر طاق محملها زدیم
تیشه چون بر سینه سنگین کوهستان نشست
نقش عشقی جاودان بر صفحه دلها زدیم

تبریکات صمیمانه منو پذیرا باشین .

المیرا 29 - دی‌ماه - 1385 ساعت 06:07 ب.ظ http://elmira-iran.blogfa.com

و بازم سلام
مثل اینکه من خیلی دیر افتخار خوندن پست آخر شما رو پیدا کردم . راستش همین دفعات کمی که به وبلاگ شما اومدم و نوشته هاتونو خوندم خیلی به دلم نشست . حرفاتون برام بوی آشنایی می ده . حرفاتون لحن صحبتتون منو یاد عمویی می ندازه که منو تشویق کرد وبلاگ دشاته باشم و اعتراض کنم و فریاد بزنم ولی هنوز نمی شناسمش الان بیشنر کامنتای دوستان شما رو البته با اجازه شما خوندم برام خیلی جالب بود . هر کسی شما رو به عنوانی مورد خطاب قرار داده . دوست . پدر . مادر . خواهر . برادر . و حتی پدر و یا دوست جوان و جایی خودتون بر گذشتن شش دهه از زندکیتون اشاره کردین و من اگه الان بخوام سهیک رو تو ذهنم به تصویر بکشم نمی دونم به کدومش باید استناد کنم . که خوشحال می شم اگه اشکالی نداره راهنمایی کنید منو . ولی طبق صحبت خودتون و گذشتن شش دهه از زندگیتون من بازم یاد عموی خوبم می افتم . نمی دونم شاید هم اون عموی ناشناخته عزیز که مشوق من بود خود شما باشی . و اینو بدون اغراق می گم که خیلی خوشحال شدم که افتخار خوندن نوشته های شما رو پیدا کردم هر چند اگر در زمره دوستان شما نباشم . همین که می تونم نوشته های کسی رو بخونم ه اینقدر با احساس و منطقی و ... برام کافیه . اینکه با هدف می نویسید خیلی با ارزشه . و اینکه مشکلات جامعه هم براتون مهمه . آرزو می کنم سالهای سال باز هم بنویسید و من همچنان بتونم نوشته هاتونو بخونم و استفاده کنم و همچنان باعث آرامش باشه اینکه بدونیم یه نفر هست که مثل یه پشتیبان برای درد دلها و فریاد ها و شاید اعتراض های ما هست اگر حتی در هیچ کجای دیگر گوش شنوایی نباشد . امیدوارم تونسته باشم جواب سوالای شما رو در طول حرفام داده باشم . یه بار دیگه به خاطر همه چی ازتون ممنونم و تبریک می گم .
پاینده و جاودان باشید
ارادتمند شما المیرا

المیرا 29 - دی‌ماه - 1385 ساعت 06:34 ب.ظ http://www.elmira-iran.blogfa.com

ایندفعه اجازه می خوام بگم سلام عموی خوبم
ممنون از حضورت پر افتخارتون . خوحشال شدم . از جواب سوالهام هم ممنونم . امیدوارم از این به بعد هم بیشتر افتاخار آشنایی با شما رو داشته باشم . ولی بازم صحبتاتون این حدس رو بیشتر در من تقویت می کنه شما همان عموی غریبه آشنا باشین . در هر صورت خرسندم
جاودان و شاد باشید

سهیک

المیراجان بادرودی گرم خدمت شما........

چه خوب لقبی.......... عمو نبوده ام وشما این افتخاررابمن دادید ممنونم

بلی دوستان من با لطف سرشار خود مرا هرچه که بنامند برایم ستودنی است

گاهی هم مادر وخواهد!!!! اشکالی داره.........هرازدوست رسد نیکوست

مهم اینست که دوستان با هم پیوند برقرار کنند نام ونسبت چندان مهم نیست

ومن خرسندم که درهمه قالب های اهدایی دوستان گنجیده ام

شما درزمره دوستان سرایشگربااحساس من هستی واگرهمون عموی غریبه آشنا هم باشم هم افتخاریست بزرگ........

تندرستی و شکوفایی و موفقیت روز افزون برایت آرزو می کنم......

سهیک شاید یکی از امتیازاتش راستگویی باشه چون خیلی وقته که ازفرهنگ دروغ گویی کناره کشیده ( البته با متعلقاتش)

دوست ودوستدار شما خانم سرایشگربااحساس.................. سهیک

زیبا 30 - دی‌ماه - 1385 ساعت 05:14 ب.ظ http://http://www.hirssa.persianblog.com/

سلام دوست گرامی

چند وقته ژیش یه سوال ژرسیدی در مورد معبد آناهیتا از اینکه جواب دادنتون اینهمه دیر شد معذرت می خوام

معبد آناهیتا سالم هست اما نه به اون معنی که زرتشتیها در ان به عبادت بپردازن . این معبد فقط بصورت اثار باستانی مردم می تونن ازش دیدن کنند

بازم معذرت می خوام

مسیح 30 - دی‌ماه - 1385 ساعت 07:32 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام دوست قدیمی

:)

اول : عرض پوزش به خاطر تاخیر

دوم : عرض تبریک به خاطر آغاز سومین سال نگارش دلنوشته هایت

سوم : آرزوی سلامتی و شادی پایدار برای وجود گرانقدرت

:)

ببخش که کم می رسم سر بزنم

و ببخش که تلگرافی شد

سربلند بمونی و ایرونی

یاسمن 30 - دی‌ماه - 1385 ساعت 07:39 ب.ظ http://www.yasi5.blogfa.com

به روزم

سایه روشن 30 - دی‌ماه - 1385 ساعت 09:50 ب.ظ http://www.sayeh-roshan.blogfa.com

تقدیم به بهترین دوستم و عزیزترین آموزگارم .......سهیک
به مناسبت دومین سالگرد تولد دفتری که سر آغاز بسیاری از دوستیها و مهربانیهاست .....

در لحظه
به تو دست می‌سایم و جهان را در می‌یابم،
به تو می‌اندیشم
و زمان را لمس می‌کنم
معلق و بی‌انتها
عُریان.

می‌وزم، می‌بارم، می‌تابم.
آسمان‌ام
ستاره‌گان و زمین،
و گندم ِ عطرآگینی که دانه می‌بندد
رقصان
در جان ِ سبز ِ خویش.


از تو عبور می‌کنم
چنان که تُندری از شب. ــ


می‌درخشم
و فرومی‌ریزم. شعر از احمد شاملو
............ بدرود دوست من ..............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد